سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشقولانه


84/10/15 ::  5:53 عصر

  

به یادم هست که روزی ، مصرانه به تو می گفتم ما هرگز خسته نخواهیم شد ...هرگز..."اما مدتی است پی فرصتی می گردم شیرین تا به تو بگویم :ما نیز خسته می شویم و خسته شدن حق ماست . این که خسته می شویم و از نفس می افتیم و در زانو هایمان دردی حس می کنیم ، مساله یی نیست ، مساله این است که بتوانیم زیر درختی کنار جوی ایی ، روی تخته سنگی ، در کنار هم بشینیم و خستگی از تن و روح بتکانیم . خسته نشدن ، خلاف طبیعت است همچنان که خسته ماندن .

دیگر نمی گویم که  ما ، تا زنده ایم خسته نخواهیم شد  . بله می گویم ما هرگز خسته نخواهیم ماند . انسان ، در این راه دراز ، با این کوله بار سنگین ، حق است که گهگاه ، در اعصاب و عضلات خود احساس کوفتگی کند . عیبی نیست . مهم این است که بتواند جایی برای نشستن ، سفره گستردن ، سر بر بالش محبت نهادن ، به تحلیل درد و خستگی پرداختن ، انتخاب کند و بعد زنده تر از پیش ، تازه نفس و سرشار ، حرکت کند .

عظمت ، در یکنواختی حرکت نیست ، در تداوم حرکت است ، در باقی ماندن میل به حرکت ، در ایمان به حرکت ، و بازگشت به حرکت .


نویسنده : امین

84/10/15 ::  5:47 عصر

جلوی من قدم بر ندار،

                    شاید نتونم دنبالت بیام.                  

پشت سرم راه نرو،

شاید نتونم رهرو خوبی باشم.

کنارم راه بیا و دوستم باش.

 

Don"t
walk in front of me,
I may not follow.
Don"t walk behind me,
I may not lead.
Walk beside me and
be my friend


نویسنده : امین

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

خانه
پارسی بلاگ
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 

:: کل بازدیدها :: 
2758


:: بازدید امروز :: 
0


:: بازدید دیروز :: 
1


:: درباره خودم ::


:: اوقات شرعی ::

:: لینک به وبلاگ :: 

عشقولانه

:: دوستان من ::

محمد جان

:: وضعیت من در یاهو ::

یــــاهـو

:: اشتراک در خبرنامه ::

 

:: فهرست موضوعی یادداشت ها ::

عشق[3] .